[ad_1]
تحلیل تکنیکال کلاسیک چیست | بهترین الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک – کانون بورس – آربی سیگنال
شما در حال مطالعه مقاله ۱۱ از ۱۱ در این سرفصل آموزش رایگان هستید.
تحلیل تکنیکال کلاسیک چیست و آیا میتوان در حال حاضر از تحلیل تکنیکال کلاسیک برای ترید در بازار فارکس یا معاملهگری در بازار ارز دیجیتال استفاده کرد یا خیر؟ صحبت درباره بهترین روش های تحلیل تکنیکال بسیار زیاد شده و تریدرهای ایرانی دائماً در منابع مختلف به دنبال انتخاب بهترین الگوهای تحلیل تکنیکال برای ترید در بازارهای مالی هستند. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی دیگر پاسخگوی نیاز تریدرها نبوده و عملاً استفاده از آنها چیزی جز شکست و از بین رفتن داراییها را برای کاربران به دنبال نخواهد داشت.
البته که الان همه تریدرها میدانند که موفقیت در بازارهای مالی تنها منوط به استفاده از یک استراتژی معاملاتی خوب نیست و تحلیل تکنیکال تنها بخش کوچکی از عوامل موفقیت در این بازار را به خود اختصاص داده است. دو تریدری را در نظر بگیرید که هر دو با یک میزان اطلاعات و دانش معاملاتی در تحلیل تکنیکال در حال ترید در بازارهای مالی هستند اما تجربه نشان داده که قطعاً نتایج تریدهای این دو در بازارهای مالی با یکدیگر یکسان نخواهد بود. دقیقاً به همین دلیل تمام افرادی که در یک دوره آموزشی به صورت همزمان شرکت کرده و مطالب مربوط به ترید و تحلیل تکنیکال را از یک استاد میآموزند، شرایط متفاوتی در بازار برای خود رقم زده و حتی خی از آنها به صورت کامل شکست میخورند و از بازار خارج میشوند.
تمام این مثالها را در همین ابتدای مقاله برای شما بازگو کردیم تا بدانید که وختن بهترین و ایده آلترین استراتژی معاملاتی در تحلیل تکنیکال هم نمیتواند تضمین کننده موفقیت شما در فرایند ترید در فارکس یا ترید در ارز دیجیتال باشد. تحلیلگری تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد که در مجموع تمام این عوامل هستند که شانس موفقیت شما را در بازار بالاتر میبرند. از قوانین مدیریت سرمایه گرفته تا قوانین مربوط به روانشناسی بازار همگی دست به دست هم میدهند تا یک تریدر بتواند در یک بازه زمانی ثابت به سود جذابی برسد.
در این بین اما شناخت روشهای مختلف تحلیل تکنیکال برای تریدرها لازم بوده و تا زمانی که شما به تحلیل تکنیکال مسلط نشوید نمیتوانید ادعایی در فرایند ترید در بازارهای مالی داشته باشید. در واقع ر چند تحلیل تکنیکال به تنهایی به هیچ وجه نمیتواند لازمه موفقیت شما در بازار باشد اما قطعاً برای موفقیت در فرایند ترید در بازارهای مالی لازم است و در صورت عدم تسلط به روشهای تحلیل تکنیکال عملاً شما نمیتوانید به عنوان تریدر در بازار فعال باشید.
در حال حاضر روشهای بسیار مدرنی برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی روی کار آمده که هر یک از آنها قدرت خاص خود را دارند و آموزشهای مخصوص به خود را نیز میطلبند. در این بین تحلیل تکنیکال کلاسیک را میتوانیم پایه و اصل اولیه تمام روشهای تحلیلی بدانیم و حتی اگر شما به دنبال استفاده از مدرنترین روشهای تحلیلی در بازارهای مالی برای ترید هستید، لازم است تا به شناخت خوبی نسبت به الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک رسیده و آنها را نیز بر روی نمودار قیمت تشخیص دهید.

در این مقاله در آموزش تحلیل تکنیکال در کانون بورس در کنار شما هستیم تا به جزئیات کامل و جامع تحلیل تکنیکال کلاسیک پرداخته و این روش تحلیلی را به صورت کامل برای شما تشریح کنیم. همچنین نکات بسیار حرفهای و فوق العاده مهمی را نیز درباره تحلیل تکنیکال کلاسیک با شما در میان خواهیم گذاشت که دقت به همین نکات خود به خود کیفیت استراتژیهای معاملاتی ساخته شده با تحلیل تکنیکال کلاسیک را با چندین برابر افزایش داده و حتی تواند آن را هم رده با روشهای مدرن برای تحلیلگری پیش روی شما قرار دهد. دقت کنید که بسیاری از نکات ارائه شده در این مقاله حتی در دورههای آموزشی حرفهای هم موجود نیستند و کمتر دوره آموزشی به چنین ظریفی و نکته بینی آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک را در دستور کار خود قرار داده است. با ما در کانون بورس همراه باشید.
تحلیل تکنیکال کلاسیک چیست
قبل از هر چیزی باید بدانید که تحلیل تکنیکال کلاسیک چیست و قرار است اصلاً در این مقاله چه چیزی را آموزش ببینید؟ اگر شما نمودار قیمت یک جفت ارز در بازار فارکس یا یک ارز دیجیتال در بازار کریپتوکارنسی و حتی نمودار قیمت یک سهام در بازار بورس را باز کنید، در وهله اول تنها تغییرات قیمت را مشاهده خواهید کرد که شکستگیهایی همراه بوده و دائماً این شکستگیها در روند قیمت تکرار میشوند. تحلیل تکنیکال کلاسیک در واقع اولین ایدههایی است که یک تحلیلگر با مشاهده نمودار قیمت میتواند از آنها برای بررسی شرایط قیمت استفاده کند.
البته در روشهای پرایس اکشن مدرن هم خبری از استفاده از ابزارهای متنوع نبوده و تحلیلگر تنها با استفاده از نمودار قیمت به ارزیابی شرایط آن میپردازد، اما در روشهای تحلیلی مدرن نیاز است تا تحلیلگر مانهای مختلفی را شناسایی کرده و تشخیص این المانها در روند تحلیلی وی اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت. تحلیل تکنیکال کلاسیک از به ابزارهای خیلی پیچیده ندارد و آموزشهای اولیه آن باعث میشود تا تحلیلگران مبتدی هم بتوانند روند تغییرات قیمت را تا حدی بررسی کنند.
بسیاری از فاکتورها و المانهای به کار گرفته شده در تحلیل تکنیکال کلاسیک در سایر روشهای تحلیلی نیز مورد استفاده قرار میگیرند و میتوان آن را به عنوان پایه و اساس سایر روشهای تحلیل تکنیکال نیز معرفی کرد. در بسیاری از روشهای مدرن تحلیلگری تشخیص روند یکی از مهمترین فاکتورها برای موفقیت است و استفاده از تکنیکهای تحلیل تکنیکال کلاسیک میتواند بهترین گزینه برای تشخیص ایده آل روند در بازار باشد.
همچنین بسیاری از الگوهای مورد استفاده در تحلیلهای مدرن هم در مواجهه با الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک شکل میگیرند و باید در نزدیکی این الگوها آنها را بررسی کرد. از این گذشته تحلیل تکنیکال کلاسیک در بدترین شرایط ممکن میتواند یک تاییدیه فوق العاده مهم برای یر روشهای تحلیلی لقب بگیرد که همه این موارد در کنار هم نشان از اهمیت بالای آموزش این روش تحلیلی را برای تریدرها نشان میدهد.
شاید اگر بخواهیم تحلیل تکنیکال و روشهای مختلف موجود در آن را به یک ساختمان تشبیه کنیم که هر یک از اجزای آن برای تکمیل این ساختمان نیاز هستند، تحلیل تکنیکال کلاسیک را میتوان به عنوان فونداسیون ساختمان در نظر گرفت. در حال حاضر در روشهای مدرن طراحی و ساخت ساختمانهای جدید تیرها و ستونها به شکلهای بسیار عجیب و غریبی در کنار یکدیگر قرار میگیرند که باعث شده تا ساختمانها نسبت به گذشته هم سبکتر و هم مقاومتر شوند. مسلماً هر کسی که این روزها به دنبال طراحی و ساخت ساختمان شخصی خود است، این روشهای طراحی را در اولویت اصلی خود قرار خواهد داد اما واقعیت اینجاست که هنوز هم بدون فونداسیون نمیتوان هیچ ساختمانی را به انتها رساند.
آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک
در دو بند قبلی سعی کردیم تا هم تعریف اینکه تحلیل تکنیکال کلاسیک چیست را برای شما بازگو کنیم و هم اینکه اهمیت آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک را نیز برای شما بازگو کرده باشیم. اگر اهمیت آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک را درک کرده و به شناخت کافی نسبت به آن رسیدید، حالا نوبت به آموزش این روش تحلیلی و الگوهای شکل گرفته در آن است. البته که در یک مقاله متنی نمیتوان مانند یک دوره حضوری و یا یک ویدیوی آموزشی، یک روش تحلیلگری را به صورت کامل آموزش داد و تمام نکات آن را مو به مو بیان کرد. اما تمام تلاش خود را به کار گرفتهایم تا در این مقاله سیر تا پیاز تحلیل تکنیکال کلاسیک را به شما آموزش دهیم و هیچ نکتهای از این روش تحلیلی برای شما ناگفته باقی نماند.
اگر هیچ تجربهای از آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک نداشته و هیچ شناختی نسبت به این روش تحلیلی هم ندارید، باز هم میتوانید از این مقاله برای پیشبرد اهداف تحلیلی خود در بازار استفاده کنید. بنابراین توصیه میکنیم که به جای مطالعه روزنامه وار نکاتی که در ادامه برای آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک در اختیار شما قرار میدهیم، جزئیات موجود را به صورت دقیق مرور کرده و سعی کنید آنها را در بازار واقعی تمرین کنید. این مهم در نهایت میتواند شما را تبدیل به یک فرد ماهر در استفاده از ابزارها و روشهای تحلیل تکنیکال کلاسیک نماید.
آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک را در ادامه با استفاده از معرفی مفاهیم اولیه مربوط به این روش تحلیلی و آموزش ابزارهای مورد استفاده در آن آغاز کرده و کم کم سطح آموزشها را حرفهایتر خواهیم کرد. البته در هر مرحله آموزشی هم سعی میکنیم تا نکات کاملاً حرفهای را برای شما بازگو کنیم تا درک شما نسبت به تحلیل تکنیکال کلاسیک به شرایط ایدهآل رسیده و در هر مرحله بتوانید بازار مورد نظر خود را به صورت کامل تحلیل کنید.
انواع روند
آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک را از معرفی انواع روند در بازارهای مالی آغاز میکنیم. البته ما در مقالات مختلف به بررسی و معرفی انواع روند پرداخته و تعریف کاملی از انواع روندها در بازار ارائه کردهایم، اما قصد نداریم دائماً شما را از این مقاله به آن مقاله ارجاع داده و یک سردرگمی شدید برای شما ایجاد کنیم. اما اگر مقالات گذشته کانون بورس را مطالعه کرده و درباره انواع روند و یا سایر مفاهیم ارائه شده در این مقاله به شناخت اولیه رسیدهاید، مطالعه دوباره این موارد برای شما الزامی نخواهد بود و میتوانید به همان آموزشهای قبلی خود اکتفا کرده تا بتوانید از ابزارها و روشهای موجود برای تحلیلگری استفاده کنید.
به صورت کلی سه نوع روند در رفتار قیمت در تحلیل تکنیکال کلاسیک معرفی میشود. روند صعودی نشان از افزایش قیمت، روند نزولی نشان از کاهش قیمت و روند رنج نشان از نوسان قیمت در یک محدوده کوتاه بدون هیچگونه سود یا نزول قطعی است. البته در سایر روشهای تحلیل تکنیکال تعداد روندهای بیشتری هم معرفی میشوند که در تحلیل تکنیکال کلاسیک کاربردی ندارند.
شناخت انواع روند در این روش تحلیلی در ظاهر ساده به نظر میرسد و شاید در ذهن خود تداعی کنید که مسلماً هر وقت قیمت افزایش پیدا میکند روند صعودی است و هر وقت قیمت کاهش پیدا میکند روند نزولی شده است. همچنین هر جایی هم که روند نه صعودی و نه نزولی بود مطمئناً شاهد یک روند رنج در بازار هستیم. اما این دیدگاه برای تشخیص روند در نمودار قیمت کار را برای شما پیچیده خواهد کرد و ممکن است گاهی اوقات اصلاً نتوانید روند حاضر را تشخیص دهید. برای این منظور شما باید از تعریف دقیق و تکنیکالی روند استفاده کنید.
روند صعودی
همانطور که میدانید قیمت دائماً با یک حرکت زیگزاگ مانند در حال نوسان است. چه وقتی شاهد افزایش قیمت هستید و چه وقتی که قیمت در حال کاهش است، نوسانات آن به صورت زیگزاگ مانند بوده و دائماً بالا و پایین میشود. اما این بالا پایین شدنها ممکن است در دل یک روند شکل بگیرند و بتوانیم به آن به عنوان یک روند ثابت نگاه کنیم.
اگر قیمت در مسیر خود دائماً قلههای جدید بالاتر از قلههای قبلی به وجود آورد و درههای جدید آن نیز بالاتر از درههای قبلی باشد، روند حاضر صعودی است. پس شما برای تشخیص روند صعودی بایستی به قلهها و درههای آن نگاه کرده و تشخیص دهید که آیا قلهها و درههای جدید نسبت به قلهها و درههای قبلی در اعداد و ارقام بالاتری تشکیل میشوند یا خیر.
البته نظمی که برای روند صعودی تعریف کردیم ممکن است همیشگی و به همین قدر زیبا و قابل تمایز نباشد. گاهی اوقات ممکن است یک یا دو دره یا یک یا دو قله کار را برای ما خراب کنند و تعریف دقیق روند صعودی را از بین ببرند، همانطور که میدانید همیشه در تحلیل تکنیکال جای اغماض باقی میماند و شما باید درباره تعاریف تکنیکالی در روشهای مختلف کاملاً منعطف عمل کنید. اما هرگز نباید اصول کلی طرح نظر گرفته شده برای یک مفهوم تکنیکالی به صورت کامل از بین برود.
همچنین نکته مهم دیگر در تعریف و تشخیص روند صعودی دقت به تایم فریم معاملاتی است. یک روند صعودی در تایم فریم روزانه از دهها روند صعودی و نزولی مختلف در تایم فریم ۵ دقیقه تشکیل شده است. یک روند صعودی در تایم فریم یک ساعته از دهها روند صعودی و نزولی و حتی رنج در تایم فریم یک دقیقه به وجود آمده است. در یک روند صعودی در تایم فریم ۱۵ دقیقه ممکن است قیمت بارها و بارها روند صعودی و نزولی را در تایم فریم یک دقیقه تجربه نماید.
بنابراین وقتی کسی از شما سوال میکند که قیمت در حال حاضر چه روندی دارد، در وهله اول باید بپرسید که منظور شما از روند کدام تایم فریم است. به دید بلند مدت میتوانید تایم فریمهای ۴ ساعته و بالاتر را نگاه کنید. به دید میان مدت به تایم فریم ۱۵ دقیقه و یک ساعته توجه داشته باشید و به دید کوتاه مدت هم به تایم فریمهای کوتاهتر از ۱۵ دقیقه نگاه کنید. حتی بر اساس استراتژی معاملاتی و روش ترید خود شما نیز این تقسیم بندی بایستی انجام پذیرد.
روند نزولی
نکاتی که درباره روند صعودی به آنها اشاره کردیم در روند نزولی هم صدق میکنند و خیلی نمیخواهیم تکرار مکررات را در این مقاله برای شما به صورت اذیت کنندهای قرار دهیم. بنابراین در این بخش تنها به تعریف روند نزولی بسنده کرده و نکات اضافی آن را به بند قبلی در تعریف روند صعودی ارجاع میدهیم.
وقتی در یک روند ی جدید پایینتر از درههای قبلی و قلههای جدید هم پایینتر از قلههای قبلی تشکیل شوند، روند حاضر بر روی نمودار قیمت نزولی است. با تاکید به این نکته که همیشه روند کاملاً زیبا و قابل تمایز بر روی نمودار قیمت به وجود نمیآید و شما باید حتماً در این باره دیدگاه منعطفی داشته باشید.
روند رنج
در یک تعریف کلی میتوان به این نتیجهگیری رسید که وقتی روند نه صعودی باشد و نه نزولی رنج است. در تعریف دقیقتر و تکنیکالیتر میتوان اینگونه بیان کرد که وقتی قلهها و درههای قیمت بدون هیچگونه نظمی و دائماً با نوسانهای مختلف از یکدیگر به وجود میآیند، قیمت در یک روند رنج قرار گرفته است.
تشخیص روند یکی از مهمترین نکات در آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک است و شما باید تمرین زیادی بر روی نمودار قیمت برای تشخیص این روندها داشته باشید. در نگاه اول تشخیص روند بسیار ساده به نظر میرسد اما وقتی نوبت به ترید کردن و ورود به معامله میرسد، حساسیتهای بالا باعث میشود تا تریدرها نتوانند تشخیص مناسبی در این باره داشته باشند.
به عنوان مثال برخی از استراتژیهای معاملاتی تنها در روندهای صعودی و نزولی کاربرد دارند و در روند رنج استفاده از آنها چیزی جز شکست برای شما در پی نخواهد داشت. اگر شما نتوانید روند حاضر را به خوبی تشخیص دهید عملاً حتی در صورت مناسب بودن این استراتژی معاملاتی هم باز هم شکست خواهید خورد.
بنابراین تا اینجای مقاله توصیه میکنیم که نمودار قیمت سهام یا ارز دیجیتال یا جفت ارزهای فارکس را مورد بررسی قرار داده و سعی کنید تا در تایم فریمهای مختلف اقدام به شناسایی روند کنید. برای این منظور تلاش کنید تا قله درههای پشت سر هم را با فلش مشخص و در نهایت تصمیمگیری کنید که روند قیمت چه شرایطی دارد.
خط روند
مفهوم بدی در آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک خط روند است. خط روند بایستی بعد از تشخیص روند به کار گرفته شود و عملاً وقتی شما روند را به درستی تشخیص نداده باشید ترسیم خط روند برای شما با چالشهایی همراه خواهد بود. البته ترسیم خط روند خود هم میتواند یکی از روشهای تشخیص روند در بازارهای مالی باشد.
شاید برای شما کمی عجیب به نظر برسد اما یکی از اصلیترین چالشهای تریدرها در همان ابتدای ورود به بازارهای مالی همین نحوه ترسیم صحیح خط روند است و توصیه میکنیم که این بخش از مقاله تحلیل تکنیکال کلاسیک چیست را به صورت کاملاً دقیق و مو به مو مطالعه کنید. این بخش بعداً به شما کمک میکند تا حتی در روشهای مدرن تحلیلی نیز دست بالا را داشته باشید و قدرت تحلیلگری بیشتری پیش روی شما قرار بگیرد.
خط روند صعودی
در یک روند صعودی اگر شما دو دره را به یکدیگر متصل کرده و خط به وجود آمده را از دو طرف امتداد دهید یک خط روند صعودی ترسیم شده است. با توجه به اینکه یک روند صعودی ممکن است از درههای بسیار زیادی به وجود آمده باشد، بنابراین این تعریف نشان میدهد که یک روند صعودی ممکن است دهها خط روند داشته باشد که همه آنها در جایگاه خود مهم بوده و میتوانند برای تحلیلگری و ترید مورد استفاده قرار بگیرند.
البته نکته مهم اینجاست که اعتبار و کیفیت تمام خطهای روند ترسیم شده بر روی یک روند صعودی با یکدیگر یکسان نیست و شما با استفاده از این نکات میتوانید در این باره تصمیم گیری بهتری داشته باشید:
- خط روندی اعتبار کافی دارد که توسط قیمت نشکسته باشد. یعنی اگر شما بعد از اتصال ۲ دره در یک روند صعودی ط روندی را ترسیم کردید که در گذشته یا در آینده توسط قیمت شکسته شده و قیمت به صورت کامل روی آن پیادهروی کرده باشد، عملاً از اعتبار ساقط شده و خیلی نمیتوان رویام حساب کرد.
- خط روند معتبری که به شرایط فعلی قیمت نزدیکتر باشد میتواند معیار اصلی تصمیم گیری درباره شرایط قیمت در ادامه مسیر صعودی یا تغییر از صعودی به نزولی باشد.
- خط روندهای معتبر که از شرایط فعلی قیمت دور هستند در آینده مورد استفاده قرار خواهند گرفت و میتوان روی آنها برای ترید هم حساب کرد.
- هر چقدر زاویه یک خط روند بیشتر شده باشد احتمال شکسته شدن آن توسط قیمت بیشتر است. از این رو خطهای روند با مومنتوم خیلی بالا رفتارهای هیجانی را در بازار ایجاد میکنند و شکسته شدن آنها نیز حتی ممکن است منجر به یک رفتار هیجانی نزولی در روند قیمت شود.
- خط روندهای تایم فریمهای بالاتر همیشه نسبت به خط روندهای تایم فریمهای پایینتر ارجحیت و اولویت دارند اما به هر حال در تمام تایم فریمها خط روندها دارای اعتبار خواهند بود.
- اگر دو درهای که برای ترسیم خط روند صعودی از آن استفاده میکنید درههای ماژوری باشند خط روند شما اعتبار بیشتری خواهد داشت. نحوه تشخیص ماژوری بودن یک دره اینگونه است که ضل نزولی آن حداقل ۳۰ درصد از روند قبل از خود را اصلاح کرده باشد و شاهد تشکیل یک نقطه برگشتی کاملاً متمایز بر روی نمودار قیمت باشیم. البته برای تشخیص درههای ماژوری میتوان از اندیکاتور مکدی هم استفاده کرد که به صورت جداگانه در ترسیم خط روند به شما آموزش داده شده است.
خط روند نزولی
اگر شما در یک روند نزولی دو قله را به یکدیگر متصل کرده و خط تشکیل شده را از دو طرف امتداد دهید، یک خط روند نزولی ترسیم کردهاید. تمام نکاتی که برای ترسیم خط روند صعودی به آنها اشاره کردیم در ترسیم خط روند نزولی نیز معتبر هستند و باید به همه آنها دقت داشته باشید. بنابراین یک بار دیگر مطالب بیان شده در بالا برای آموزش ترسیم خط روند صعودی را این بار با کلید واژه نزولی مطالعه کرده و دوباره نحوه ترسیم را در بازار تمرین کنید.
خط روند رنج نداریم
سومین روندی که در بازار به شما معرفی کردیم روند رنج است اما لازم به توضیح است که روند رنج اصلاً خط روند ندارد و اگر تحلیلگر یا تریدری را دیدید که برای روند رنج در حال ترسیم خط روند است حتماً حلیلهای آن را بدون هیچگونه نگاهی آرشیو کنید. اتفاقا یکی از دلایلی که نشان از این دارد که بسیاری از تحلیلگران تشخیص درستی نسبت به روندهای بازار نداشته و با نحوه ترسیم خط روند هم به خوبی آشنا نیستند، همین ترسیم خط روند برای روند رنج است.
خط روندها به عنوان خطوط حمایت و مقاومت داینامیک در بازار شناخته میشوند. با برخورد قیمت به یک خط روند صعودی انتظار داریم که قیمت به سمت بالا برگردد و با برخورد قیمت به یک خط روند نزولی انتظار داریم که قیمت به سمت پایین برگردد. شکسته شدن خط روند توسط قیمت یکی از مهمترین فاکتورها و مشخصهها برای برگشت قیمت از صعودی به نزولی یا برعکس خواهد بود.
این نکات نشان از این دارد که خط روندها اهمیت ترید داشته و شما باید به درک کاملی نسبت به نحوه ترسیم آنها برسید. بنابراین مطالعه مقاله تا اینجا را تماً باید بر روی نمودار قیمتها آزمایش کنید و بعد از تمرین به تسلط کافی نسبت به نحوه ترسیم خط روند بر روی نمودار قیمت برسید. بدون تمرین مسلماً ترسیم خط روند برای شما پیچیده بوده و از این گذشته نمیتوانید در این باره حرفهای عمل کنید.
کانال ها
یکی دیگر از مفاهیم بسیار مهمی که در آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک باید به بررسی آن بپردازیم، کانالها هستند. کانالها از جمله مهمترین فاکتورها برای تحلیل به روش کلاسیک محسوب میشوند و ترسیم درست و بهینه کانال باعث میشود تا شما درک کاملی نسبت به نحوه تغییرات و نوسانات قیمت داشته باشید.
با ترسیم کانال شما میتوانید قیمت را در یک محدوده کاملاً مشخص محصور کرده و بدانید که قرار است به کدام سمت حرکت کند. اگر شما در یک روند چه نزولی و چه صعودی یک خط روند را ترسیم کرده و سپس خطی دقیقاً موازی با خط روند در آن سوی قیمت ترسیم کنید، در حال ترسیم کانال بر روی نمودار قیمت هستید که البته برای این ترسیم باید به چند نکته مهم دقت داشته باشید.
- دقت داشته باشید که در یک روند کانال هم کفهای قیمتی و هم سقفهای قیمتی را در بر میگیرد تا به صورت کامل نوسان قیمت را در یک محدوده محصور نماید.
- استفاده از خط روندهای معتبر برای ترسیم کانال اعتبار بیشتری برای کانال مورد نظر ایجاد خواهد کرد.
- خط دوم کانال را باید به گونهای ترسیم کنید که حداقل یک سقف یا کف قیمتی روی آن وجود داشته باشد و در صورت وجود بیش از یک سقف یا کف قیمتی، اعتبار کانال شما بیشتر خواهد شد.
- کانالی که یک خط آن فقط از یک سقف یا یک کف تشکیل شده باشد اعتبار پایینتری نسبت به کانالهایی با سقفها و کفهای بیشتر دارد.
- موازی بودن دو خط کانال با یکدیگر کاملاً حتمی است و ایجاد تغییر در شیب خطوط کانال این الگو را به صورت کامل تغییر میدهد.
- کف و سقف کانال اگر مناسب و معتبر ترسیم شده باشند خطوط حمایت و مقاومت قدرتمندی برای قیمت خواهند بود و برگشت قیمت را با احتمال بسیار بالا برای شما گارانتی خواهند کرد.
- احتمال برگشت قیمت در زمان برخورد به خطوط کانال در برخوردهای اولیه بسیار بیشتر است و این مهم میتواند دلیلی برای ترید هم باشد.
- در صورتی که قیمت از کف کانال شکسته و شکست را تثبیت نماید، انتظار داریم حداقل به اندازه عمق کانال به روند خود ادامه داده و در صورت شکست قیمت از سقف کانال هم همین روند را برای آن انتظار داریم.
- خط وسط کانال هم میتواند خاصیت حمایت و مقاومتی داشته باشد اما با اعتبار پایینتر.
- دقت داشته باشید که سقف کانال در روند صعودی و کف کانال در روند نزولی به هیچ وجه خط روند نیست و نباید آنها را با خط روند اشتباه بگیرید اما کف کانال در روند صعودی و سقف کانال در روند نزولی میتواند یک خط روند باشد.
- هر چقدر شیب یک کانال ترسیم شده بر روی روند قیمت بیشتر باشد احتمال شکسته شدن آن در خلاف جهت روند اصلی بیشتر خواهد بود.
- اگر یک کانال شیب خیلی زیادی به خود بگیرد احتمال دارد تا با مومنتوم بسیار بالا و حرکت هیجانی شکسته شود.
- کف و سقف کانال در صورت شکست خاصیت ترید در بازار را برای ما ایجاد میکند و میتواند یک تاییدیه برای تغییر روند هم باشد.
- در صورتی که قیمت در رالی صعودی نتواند به سقف کانال برسد، نشان از وجود نقطه ضعف در روند صعودی خواهد بود و در صورتی که قیمت در رالی نزولی نتواند به کف کانال برسد، نشان از وجود ضعف در روند نزولی خواهد بود.
- برای روندهای رنج هم میتوان کانال ترسیم کرد با این تفاوت که دیگر کف و سقف کانال هیچ کدام خط روند نیستند.
- شکست کف و سقف کانال در روند رنج نشانه قدرتمند برای شروع یک روند نزولی صعودی است و میتوان با آن ترید کرد.
- با برخورد قیمت به کف و سقف کانال در روند رنج میتوان برای ترید در خلاف جهت روند و برخورد نیز اقدام نمود.
- کانالی معتبر است که کف و سقف آن خیلی نشکسته باشد و قیمت روی خطوط آن پیادهروی نکرده باشد. در صورتی که هر یک از خطوط کانال به صورت کامل شکسته شده باشد، دیگر کیفیت لازم برای ترید را نداشته و بهتر است از این کانال برای تحلیل روند قیمت نیز استفاده نشود.
ادامه دارد …
ترتیب پیشنهادی مطالعه مقالات این بخش…
[ad_2]
Source