[ad_1]
آشنایی با ۱۰ الگوی نموداری تحلیل تکنیکال که هر معاملهگری باید بداند – آربی سیگنال
الگوهای نموداری (یا همان chart patterns) ابزارهای مهم معاملهگری و بخشهای جداییناپذیر تحلیل تکنیکال هستند. خواه در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال حرفهای باشید و خواه مبتدی، برای اینکه بتوانید تشخیص درستی از روند بازار و پیشبینی دقیقی از حرکات احتمالی قیمت داشته باشید، باید به الگوهای نموداری مسلط باشید. این الگوها غالباً شکلهای خاصی ایجاد میکنند که میتوانند احتمال تداوم یا بازگشت روند را نشان دهند. تشخیص درست الگوی نموداری یک توانایی ارزشمند است که میتواند باعث برتری شما در رقابتهای تنگاتنگ دنیای ارزهای دیجیتال شود. البته بدیهی است که صرف آشنایی با این الگوها کافی نیست و برای اینکه بتوانید آنها را بهشکلی مؤثر به کار بگیرید، باید به آنها اشراف کامل پیدا کنید و آنها را در سطح عملی به کار ببندید.
به این منظور، در این مطلب، با استفاده از مقالهای از وبسایت IG، نگاهی به ۱۰ الگوی نموداری کلیدی خواهیم داشت که هر معاملهگری باید از خصوصیات و کارکرد آنها آگاه باشد.
الگوی نموداری چیست؟
الگوی نموداری، شکلی در یک نمودار قیمت است که به شما کمک میکند تا بر اساس رفتاری که قیمت در گذشته انجام داده است، رفتار آینده آن را پیشبینی کنید. بهبیان دیگر، اساس کار الگوهای قیمتی بر تکرار تاریخ استوار است و اگر قیمت یک دارایی در گذشته بهطور مکرر یک رفتار ثابت را نشان داده، بهاحتمال قوی در آینده هم همین رفتار را نشان خواهد داد.
الگوهای نموداری پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند و میتوانند بسیار مؤثر باشند؛ بهشرطی که معاملهگر بههنگام بررسی نمودارهای قیمت، دقیقاً بداند که به چهچیزی نگاه میکند و بهدنبال چهچیزی است.
بهترین الگوی نموداری کدام است؟
در واقع، هیچیک از الگوهای نموداری را نمیتوان بهترین الگو دانست، زیرا هرکدام از آنها برای نمایشدادن روندهای مختلفی در طیف گستردهای از بازارها استفاده میشوند. از الگوهای نموداری غالباً در نمودارهای شمعی استفاده میشود؛ چراکه نمودارهای شمعی به معاملهگرها کمک میکنند تا اندکی آسانتر، قیمتهای بازشدن و بستهشدن معاملات در یک بازه زمانی خاص را مشاهده کنند.
برخی الگوها بیشتر مناسب بازارهای پرنوسان هستند، در حالی که برخی دیگر در چنین بازارهایی کارایی چندانی ندارند. برخی الگوها را بهتر است در بازارهای صعودی به کار بگیریم، در حالی که برخی دیگر مناسب بازارهای نزولی هستند.
با این حال، نکته حائز اهمیت، دانستن «بهترین» الگوی نموداری برای «بازار ویژهای» است که در آن فعالیت میکنید؛ زیرا در صورتی که از الگوی اشتباه استفاده کنید یا اطلاعات کافی برای انتخاب الگوی مناسب نداشته باشید، فرصت کسب سود را از دست خواهید داد.
تعریف سطوح حمایت و مقاومت
پیش از ورود به جزئیات الگوهای نموداری مختلف، بهتر است نگاهی گذرا به مفهوم «سطوح حمایت و مقاومت» داشته باشیم.
سطح حمایت به سطحی گفته میشود که قیمت دارایی، بیشتر از آن افت نمیکند و با نزدیکشدن به آن یا تماس با آن، دوباره اوج میگیرد. سطح مقاومت نیز سطحی است که صعود قیمت اغلب در آن متوقف میشود و ارزش دارایی پس از برخورد با آن، شروع به افت میکند.
علت شکلگیری سطوح حمایت و مقاومت تعادلی است که بین خریداران و فروشندگان، یا در واقع عرضه و تقاضا ایجاد میشود. وقتی در بازار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود داشته باشند (یا تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت اغلب افزایش مییابد. در مقابل، هنگامی که تعداد فروشندگان از تعداد خریداران بیشتر باشد (عرضه بیشتر از تقاضا باشد)، قیمت معمولاً دچار افت میشود.
بهعنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است بهعلت پیشیگرفتن تقاضا از عرضه در حال افزایش باشد. با این حال، در نهایت قیمت به حداکثر میزانی میرسد که خریداران مایل هستند بپردازند. در این سطح، میزان تقاضا کاهش مییابد و خریداران احتمالاً تصمیم میگیرند از موقعیتهای معاملاتی خود خارج شوند. بهبیان دیگر، در اینجا نوعی سطح مقاومت ایجاد میشود؛ یعنی قیمتی که خریداران مایل نیستند بیشتر از آن پیش بروند. بنابراین موقعیتهای معاملاتی خود را میبندند یا از خرید دست میکشند.
در چنین شرایطی، میتوانیم بینیم که کمکم عرضه نسبت به تقاضا افزایش پیدا میکند و در نتیجه، قیمت کاهش مییابد. هنگامی که قیمت به اندازه کافی سقوط کرد، خریداران احتمالاً تمایل پیدا میکنند تا دوباره به بازار بازگردند و دارایی موردنظر را با قیمت قابلقبولتری خریداری کنند. در این حالت، تعادل بین عرضه و تقاضا دوباره برقرار میشود و سطح حمایت شکل میگیرد. سطح حمایت در این مثال، همان قیمت قابلقبول خریداران است که در آن، حاضر به خرید دارایی هستند.
در پی خریدهای بیشتر و تداوم افزایش نسبی تقاضا نسبت به عرضه، قیمت یک بار دیگر به سطح مقاومت نزدیک میشود. جالب است بدانید که سطوح حمایت و مقاومت، مفاهیم اثباتشده و قابلاعتمادی هستند. در غالب مواقع، قیمت دارایی سطح مقاومت خود را نمیشکند؛ اما اگر این اتفاق بیفتد، همان سطح مقاومت میتواند به سطح حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نموداری
الگوهای نموداری بهطور کلی به سه دسته «الگوهای تداومی»، «الگوهای بازگشتی» و «الگوهای دوطرفه» تقسیم میشوند.
- الگوهای تدوامی نشاندهنده ادامهداربودن روند هستند؛
- الگوهای بازگشتی حاکی از احتمال تغییر مسیر روند هستند؛
- الگوهای دوطرفه خبر از بازاری پرنوسان و بیثبات میدهند؛ بازاری که در آن قیمت ممکن است هر آن به هر جهتی حرکت کند.
اگر به همه این انواع اشراف کامل داشته باشید، میتوانید از هر سه آنها برای واردشدن به موقعیتهای شورت (فروش) و لانگ (خرید) استفاده کنید. بهعبارت دیگر، این الگوها به شما کمک میکنند روند قیمت را پیشبینی کنید و حتی در بازارهای نزولی نیز مانند بازارهای صعودی معامله انجام دهید و سود کسب کنید.
البته مهمترین نکتهای که بههنگام استفاده از الگوهای نموداری باید بهعنوان بخشی از تحلیل تکنیکال خود به خاطر بسپارید این است که این الگوها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیشبینیشده نیستند؛ بلکه صرفاً نشانهای از چیزی هستند که احتمال دارد اتفاق بیفتد.
حال با درنظرداشتن همه این اطلاعات، میتوانیم ۱۰ الگوی مهم تحلیل تکنیکال که همه معاملهگران باید با آنها آشنا باشند را بررسی کنیم.
۱. الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه (head and shoulders) یک الگوی نموداری است که در آن، یک قله با ارتفاع زیاد و دو قله اندکی کوتاهتر در دو طرف آن داریم. الگوی سر و شانه احتمال پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی را نمایش میدهد.
بنابراین واضح است که این الگو از نوع بازگشتی است. در الگوی سر و شانه، قله اول و سوم معمولاً کوتاهتر از قله دوم هستند، اما نقطه اشتراک آنها این است که هر سه آنها با یک سطح حمایت (که اصطلاحاً خط گردن، خط تأیید یا خط شکست نامیده میشود) برخورد میکنند. زمانی که قیمت از قله سوم نیز به همین سطح حمایت باز میگردد، احتمالاً باید منتظر شکست خط گردن و آغاز روند نزولی باشیم.
۲. الگوی دو قله
الگوی دو قله یا دو سقف (double top) الگوی دیگری است که معاملهگرها برای مشخصکردن بازگشت روند از آن استفاده میکنند. الگوی دو قله زمانی اتفاق میافتد که قیمت تا حد مشخصی بالا میرود و سپس سقوط میکند؛ سپس دوباره تا همان سطح مقاومت بالا میرود و دوباره تا سطح قبلی سقوط میکند. در چنین شرایطی، احتمال شروع یک روند نزولی خیلی قوی وجود دارد.
۳. الگوی دو دره
الگوی دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله است. در این الگو، قیمت تا حمایت مشخصی کاهش پیدا میکند و دوباره بالا میرود. سپس دوباره تا همین حمایت کاهش پیدا کرده و تا همان مقاومت قبلی (خط گردن) بالا میرود. در چنین شرایطی، احتمالاً باید منتظر یک روند صعودی قوی باشیم. بنابراین الگوی دو دره هم از نوع بازگشتی است؛ با این تفاوت که پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی را نمایش میدهد. به همین دلیل آن را بازگشتی صعودی میخوانند.
۴. الگوی کفگِرد
الگوی نموداری کفگرد (rounding bottom) یا نیم دایره پایین، در غالب مواقع نمایانگر پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است. این الگوی بازگشتی معمولاً پس از یک روند نزولی طولانیمدت شکل میگیرد و حاکی از این است که روند نزولی رو به پایان است و میتوانیم منتظر شروع روند صعودی باشیم.
در تصویر زیر نمونهای از الگوی کفگرد را مشاهده میکنید. در این مثال، قیمت دارایی در روندی نزولی قرار دارد. با این حال، پس از ایجاد یک الگوی کفگرد، روند بازمیگردد تا در مسیر صعودی به حرکت خود ادامه دهد.
معاملهگران اغلب در دو نقطه از این الگو تمایل به سرمایهگذاری و خرید دارند: هنگامی که قیمت نزدیک به کف نمودار است و هنگامی که روند ادامه یافته و از سطح مقاومت عبور کرده است.
۵. الگوی کنج
الگوی کُنج (wedge pattern) هنگامی شکل میگیرد که حرکات قیمت دارایی بین دو خط روند مورب فشرده میشود. در مجموع، دو نوع الگوی کنج وجود دارد: کنج افزایشی (rising) و کنج کاهشی (falling).
الگوی کنج افزایشی
الگوی کنج افزایشی در اطراف خط روندی شکل میگیرد که بین دو خط حمایت و مقاومت مورب به سمت بالا پیش میرود. در این حالت، شیب خط حمایت تندتر از شیب خط مقاومت است. این الگو بهطور کلی نشان میدهد که قیمت دارایی احتمالاً سطح حمایت را خواهد شکست و دچار کاهش شدیدی خواهد شد.
الگوی کنج کاهشی
الگوی کنج کاهشی بین دو سطح مقاومت و حمایت مورب رو به پایین شکل میگیرد. در این حالت، شیب خط مقاومت نسبت به شیب خط حمایت تندتر است. برخلاف نوع قبلی، کنج کاهشی نشان میدهد که قیمت بهاحتمال قوی مقاومت را خواهد شکست و وارد فاز صعودی خواهد شد. همان طور که در مثال زیر مشاهده میکنید، روند قیمت پس از قرارگرفتن در کنج کاهشی مقاومت را شکسته و به حالت صعودی بازگشته است.
کنجهای افزایشی و کاهشی الگوهای بازگشتی به شمار میروند. کنج افزایشی احتمال ایجاد بازار نزولی را نشان میدهد و کنج کاهشی حاکی از صعودیشدن بازار است.
۶. الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته (cup and handle) یک الگوی تداومی و ترکیبی از ۲ الگوی کفگرد و کنج است که در بازار صعودی شکل میگیرد و از تداوم روند صعودی خبر میدهد. الگوی فنجان و دسته دورهای کوتاه از احساسات نزولی را در بازار صعودی نمایش میدهد، در حالی که روند کلی پس از ایجاد این الگو همچنان در جهت صعودی ادامه خواهد یافت.
در این الگو، فنجان شبیه به الگوی نموداری کفگرد و دسته شبیه به الگوی نموداری کنج است.
پس از ایجاد الگوی کفگرد، قیمت احتمالاً دورهای از اصلاح موقت را طی خواهد کرد که تحتعنوان دسته شناخته میشود. علت این نامگذاری، محدودبودن روند اصلاحی به دو خط موازی است که در نمودار بالا ترسیم شده است. در نهایت، دارایی از دوره اصلاحی کوتاه خود (دسته) خارج میشود و روند صعودی را ادامه میدهد.
۷. الگوی پرچم
الگوی پرچم (pennant یا flag) هنگامی شکل میگیرد که یک دارایی پس از طیکردن روندی صعودی یا نزولی، وارد دورهای از تثبیت قیمت میشود. مفهوم کلی الگوی پرچم این است که این دوره تثبیت قیمت موقتی است و روند دوباره به حالت قبلی خود بازخواهد گشت. بنابراین الگوی پرچم را میتوان یک الگوی تداومی دانست.
الگوهای پرچم، مکث کوتاهی را در یک بازار فعال نشان میدهند. در واقع یکی از موارد لازم و ضروری برای ایجاد الگوی پرچم آن است که قبل از وقوع آنها، حرکتی تند و بهشکل خط مستقیم در بازار رخ داده باشد (که آن را اصطلاحاً میله پرچم مینامیم). سپس بازار در قسمت پرچم وارد مکث مختصری شده (اصطلاحاً استراحت کرده) تا مجدداً در همان جهت قبلی شروع به حرکت کند.
الگوی پرچم میتواند هم صعودی و هم نزولی باشد. بهعنوان مثال در نمودار بالا، الگوی پرچم نزولی را مشاهده میکنید. همان طور که میبینید، قیمت از ابتدا در حالت نزولی قرار داشته است. سپس دورهای از تثبیت قیمت را شاهد بودیم که شکلی شبیه پرچمهای بههمپیوسته را ایجاد کرده و پس از آن، قیمت دوباره به روند نزولی خود ادامه داده است. مشابه همین اتفاق را میتوانیم در روندهای صعودی هم مشاهده کنیم.
ممکن است در ابتدا الگوی پرچم و الگوی کنج خیلی شبیه به نظر برسند؛ اما اگر با دقت بیشتری نگاه کنید، متوجه میشوید که این دو الگو کاملاً متفاوت هستند. تفاوت اول آنها این است که الگوی کنج همیشه صعودی یا نزولی است، در حالی که الگوی پرچم همیشه در وضعیت افقی قرار دارد. اگر به الگوی پرچم در نمودار بالا نگاه کنید، میبینید که روند قیمت در این دوره نه صعودی است و نه نزولی، بلکه در حالت افقی قرار دارد. علاوه بر آن، الگوی پرچم یک الگوی تداومی است، در حالی که الگوی کنج جزو الگوهای بازگشتی محسوب میشود.
۸. الگوی مثلث صعودی
مثلث صعودی (ascending triangle) یک الگوی تدوامی صعودی است و نشان میدهد که روند احتمالاً به مسیر صعودی خود ادامه خواهد داد. الگوی مثلث صعودی با ترسیم خط افقی مقاومت در امتداد سقف نوسانات (swing highs) و همچنین خط مورب حمایت در امتداد کف نوسانات (swing lows) ترسیم میشود. در تصویر زیر مشاهده میکنید که خط مقاومت، یک خط افقی است که سقف نوسانات را به یکدیگر متصل کرده است. همین طور خط حمایت را میبینید که با شیب مثبت، کف نوسانات را به هم وصل کرده است. ترکیب این دو خط، شکلی شبیه به مثلث را ایجاد کرده که در دنیای معاملات آن را مثلث صعودی میخوانیم.
الگوی مثلث صعودی، ادامهداربودن روند صعودی را نمایش میدهد. همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، روند همچنان به سیر صعودی خود ادامه داده و مقاومت خود را هم شکسته است.
۹. الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی (descending triangle) هم یک الگوی تداومی است، با این تفاوت که در روندهای نزولی شکل میگیرد و ادامهداربودن روند نزولی را نمایش میدهد. از همین رو میتوان از این الگو برای واردشدن به موقعیتهای شورت و کسب سود از بازارهای نزولی استفاده کرد.
همان طور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، خط مقاومت که سقف نوسانات را به هم متصل کرده یک خط نزولی است، در حالی که خط حمایت در حالت افقی قرار دارد. ترکیب این دو خط یک مثلث را ایجاد کرده که در دنیای معاملات، مثلت نزولی خوانده میشود.
همان طور که اشاره شد، مثلث نزولی ادامهداربودن روند نزولی را نمایش میدهد. در تصویر هم قابلمشاهده است که روند در نهایت حمایت خود را شکسته و به پایین آن نزول کرده است. این اتفاق نشان میدهد که فروشندگان بر بازار تسلط پیدا کردهاند و احتمال بازگشت روند خیلی کم است.
۱۰. الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن (symmetrical triangle) هم یک الگوی تداومی و دارای ۲ نوع صعودی و نزولی است، به این معنی که پس از شکلگیری الگو نیز روند اغلب در همان مسیر قبلی به حرکت خود ادامه میدهد. تنها تفاوت این الگو با الگوهای مثلث معمولی، شکل مثلثی است که در آنها ایجاد میشود. مثلث متقارن چیزی شبیه به یک مثلث متساویالساقین است، در حالی که در الگوهای قبلی، نوعی مثلث قائمالزاویه را شاهد بودیم.
از نظر کارکرد، این الگو نیز تفاوتی با الگوهای قبلی ندارد. در نمودار زیر الگوی مثلث متقارن را مشاهده میکنید. همان طور که میبینید، روند از ابتدا در حالت صعودی قرار داشته است. سپس یک مثلث متقارن را شاهدیم که موجب تثبیت قیمت شده و پس از آن، قیمت دوباره به روند صعودی خود بازگشته است. مثلث متقارن نزولی هم دقیقاً با همین تعریف، اما در روندهای نزولی شکل میگیرد.
جمعبندی
تمام الگوهایی که در این مطلب مرور شدند، اندیکاتورهای سودمندی هستند که میتوانند در تحلیل تکنیکال به شما کمک کنند. این الگوها میتوانند نشان دهند که چرا یا چگونه قیمت یک دارایی بهشکلی ویژه حرکت کرده است و مسیر بعدی روند احتمالاً در کدام جهت خواهد بود.
در واقع، الگوهای نموداری میتوانند با برجستهکردن سطوح حمایت و مقاومت، به معاملهگر کمک کنند تا موقعیت لانگ یا شورت اتخاذ کند، یا در صورت احتمال تغییر و بازگشت روند، موقعیتهای فعلی خود را ببندد یا باز کند. البته باز هم تکرار میکنیم که آگاهی تئوری از این الگوها کافی نیست و تنها با تمرین و بهکاربستن آنها در معاملات است که میتوانید معنای واقعی آنها را درک کنید و بر کاربرد هریک از آنها مسلط شوید.
[ad_2]